Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-03@12:52:49 GMT

جناح‌بازی‌های سیاسی به تئاتر کشیده شد!

تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۱۴۶۵۷

چند روز بعد از برگزاری دومین نشست کانون کارگردانان تئاتر با محوریت موضوع سانسور و حقوق تئاتر، شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی یادداشتی را منتشر کرد.

به گزارش ایسنا، این جلسه شامگاه سه‌شنبه ۲۴ مرداد ماه برگزار شد و علاوه بر تعدادی از چهره‌های تئاتری، محمود سالاری، معاون هنری نیز در آن حضور داشت که هدف از برگزاری این جلسه را برآمده از اهداف سیاسی دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هرچند او، سخنان صریح خود را در آن جلسه مطرح کرد و بخصوص روی سخن او با رییس کانون کارگردانان، شهرام گیل‌آبادی بود، شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی نیز امروز، یکشنبه ۳۰ مرداد ماه با انتشار یادداشتی نسبت به مطالب مطرح شده در این نشست، واکنش نشان داد. 

بر اساس اعلام روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش با تأکید بر جمله معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر «تئاتر باید سیاسی باشد ولی سیاست‌بازی اصلاً خوب نیست» که در جلسه با تنی چند از کارگردانان خانه تئاتر مطرح شده بود، ضمن تقبیح رفتارهای جناحی و باندی بعضی از هنرمندان، یادداشتی را منتشر کرد.

متن یادداشت منتشر شده به این شرح است:  

«تئاتر باید سیاسی باشد ولی سیاست‌بازی اصلاً خوب نیست؛ این جمله شاید یکی از شاه‌بیت‌های سخنان محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانش‌آموخته هنر و مدیرعامل سابق بنیاد ادبیات نمایشی ایران در نشست ۲۴ مرداد خانه تئاتر باشد.

نشستی که انجمن کارگردانان تئاتر ایران با محوریت شهرام گیل‌آبادی چندی است با موضوع سانسور در تئاتر در خانه‌ای که می‌بایست متعلق به اهالی تئاتر باشد و دغدغه‌های معیشتی، کاری و حرفه‌ای آن‌ها را بررسی کند، برگزار می‌شود.

نشست‌هایی که تحلیل محتوای آن‌ها نشان می‌دهد متأسفانه اخلاق حلقه گمشده آن است و افراد شرکت‌کننده در آن از هیچ توهین و تخریبی با کلیدواژه سانسور نسبت به معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل هنرهای نمایشی و درنهایت ساختار فرهنگ و هنر کشور کم نگذاشته‌اند. مقام معظم رهبری در سال ۹۴ در دیدار با دانشجویان درباره تئاتر به نکته مهمی اشاره کردند: «متأسفانه در محیط هنری ما، تئاتر از اول هم بد متولد شده. یعنی تئاتر ما یا تئاتر لغو بیهوده یا تئاتر اعتراضیِ بی‌جهت. بدون سمت‌وسوی درست‌وحسابی بوده است.» بخشی از تولیدات تئاتر کشور در سال‌های اخیر اتفاقاً مربوط به تئاتر اعتراضی بوده است. تئاتری که با سیاست نیز آمیخته شده اما سمت‌وسوی مناسبی نداشته است. دلیلش نیز کاملاً مشخص است؛ سیاسی‌بازی و سیاست‌بازی جایگزین تئاتر سیاسی و اعتراضی شده است یعنی همان نکته‌ای که محمود سالاری نیز در سخنانش در جمع تعدادی از اهالی تئاتر به آن اشاره کرد.  سیاسی‌ بازی و سیاست‌بازی‌ای که مشخصاً در پی دست‌یابی به دو هدف مهم است: اول توجه به مطامع جناحی، باندی و فکری گروهی خاص که از سکوی تئاتر، به دنبال رسیدن به اهداف دیگری در عرصه سیاسی کشور هستند و اساساً تئاتر دغدغه و هدف‌شان نیست. بلکه وسیله‌ای است برای رسیدن به همان اهداف خاص و از قبل پیش‌بینی‌شده. و دوم ایجاد تفرقه، نفاق و برهم زدن فضای نشاط و امیدآفرینی که در برهه‌های مختلف بر گستره هنر کشور حاکم شده و همین فضا عامل مهمی است برای مقاومت و جلوگیری از رسیدن تفکر یادشده به اهداف موردنظرشان که در این زمینه نیز کنار گذاشتن اخلاقیات و ایجاد تفرقه به طرق مختلف بارها و بارها در طول تاریخ دست‌مایه ایشان قرار گرفته است. همان‌گونه که نیکولو ماکیاولی هر وسیله‌ای را برای رسیدن به هدف از پیش تعریف‌شده (سیاست، حاکمیت، نظامی‌گری) بدون در نظر داشتن اصول اخلاقی (نیک و بد زمینی یا آسمانی) توجیه می‌کرد و اعتقاد داشت آنچه نباید در سیاست موردتوجه قرار گیرد، اخلاقیات است. تفکر مذکور نیز با الهام از این نگاه به دنبال تثبیت هر چه بیشتر خود و حاکم ساختن دیدگاه‌های مطلوب خویش است ولو آنکه این دیدگاه‌ها و اهداف تأمین‌کننده نیازهای کاری، شغلی، فکری، هنری و.. جمع زیادی از اهالی تئاتر نیز نباشد.

این روزها کلیدواژه سانسور مرتب از زبان دست‌اندرکاران خانه تئاتر و برخی هنرمندان به گوش می‌رسد. دست‌اندرکاران و هنرمندانی که نگاهی به کارنامه کاری‌شان حداقل در دو سال اخیر مبین این نکته تلخ است که اتفاقاً دستگاه نظارت و ارزشیابی یا به قول آقایان سانسور، اتفاقاً بیشترین تعامل، مماشات و چشم‌پوشی را نسبت به سایرین با ایشان داشته و بهره‌مند شدن از خوان یارانه سالن‌های دولتی و یا کمک‌هزینه‌های دولتی نیز بخش دیگری از این ماجرا بوده که از نگاه همگان پنهان مانده چراکه دوستان در زمان مواجهه با رسانه و قاطبه هنرمندان و یا در اختیار گرفتن یک تریبون با صدای بلند شروع به انتقاد و فحاشی و بی‌اخلاقی می‌کنند اما زمانی که به دنبال اهداف شخصی و جناحی خویش رفته و به خلوت دولت می‌رسند، آن کار دیگر می‌کنند!»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: شورای نظارت و ارزشیابی کانون کارگردانان خانه تئاتر اربعین 1402 سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حمید جبلی تالار سنگلج پردیس تئاتر تهران موسیقی تلفیقی بانکوک سینمای چین اربعین 1402 سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حمید جبلی تالار سنگلج اداره کل هنرهای نمایشی سیاست بازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۱۴۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلمِ متفکر

۱۲ اردیبهشت ماه، سالگرد ترور آیت‌الله مرتضی مطهری، تئوریسین جمهوری اسلامی ایران است. شخصیت متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و دانشمند اسلام‌شناسی که به گفته رهبر انقلاب «نظام جمهوری اسلامی، بر پایه آن تفکر و برداشتی از اسلام بنا شده که آقای مطهری آن را ارائه کرده است».

به گزارش خبرگزاری ایمنا، علامه شهید مرتضی مطهری (ره) از دو جهت در روند نهضت اسلامی مردم ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ انجامید، نقشی اساسی ایفا کرد؛ یکی از این جهت که وی در جایگاه نظریه‌پردازی و تولید فکر دینی قرار گرفت و توانست هم بسیاری از کنشگران سیاسی این نهضت را از فروغلتیدن در اندیشه‌های مارکسیستی و الحادی و التقاطی بازدارد و هم به اشکالات و شبهات نظری ساخته و پرداخته شده از سوی فعالان گفتمان مارکسیستی و التقاطی پاسخ متقن گوید؛ دیگر اینکه شهید مطهری از جهت تصمیم‌سازی سیاسی کلان و راهبردی، در مرتبه پس از امام خمینی (ره) قرار داشت؛ چراکه امام، اعتمادی وصف‌ناپذیر به وی داشت. به سبب همین منزلت تئوریک و جایگاه سیاسی، می‌باید آرا و نظریات شهید مطهری را با حساسیت و دقتی وافر مطالعه کرد و اعتنا و اتکایی درخور، نسبت به آنها روا داشت.

مطهری در عین داشتن نگاه‌های نوآورانه‌ای که از چهارچوب زمانه نیز فراتر بود، خطوط قرمز و اصول ثابتی داشت؛ به‌گونه‌ای که می‌توان گفت ایدئولوژی مطهری به هیچ قیمتی خریدنی نبود؛ در خاطرات نزدیکان شهید آمده است: «نفر دوم انقلاب و تنها کسی که استدلال‌های او را امام (ره) بدون بحث می‌پذیرفت، مرتضی مطهری بود».

مطهری نه صرفاً یک مبارز انقلابی و کنش‌گر مدنی بلکه یک نظریه‌پرداز جامع‌الکمالات و عقل و مغزِ متفکر انقلاب اسلامی بود؛ او فهمیده بود که مبارزات میدانی و عینی و عمل‌گرایانه را بسیاری می‌توانند انجام دهند، اما مواجه با افکار مارکسیستی و سکولاریستی کار هرکسی نیست؛ نظریه‌پرداز افق تاریخی خلق می‌کند و مطهری در زمانه پرتلاطم خود، تفکر دینی را از زوال و انحراف نجات داد و با سرآمدان جریانات الحادی دست به گریبان شد.

مبانی فکری و سیاسی جمهوری اسلامی مبتنی بر دیدگاه‌های اندیشمندانی همچون مطهری است؛ وی در باب مسئله اسلامیت و جمهوریت اینطور می‌گوید: «کلمه جمهوری (شکل) و اسلامی (محتوای) آن را مشخص می کند. جمهوری یعنی حکومتی که مردم حق انتخاب دارند، رئیس حکومت موقتی است و هرچند سال عوض می شود. اسلامی هم یعنی اداره حکومت با اصول و مقررات اسلامی و حرکت در مدار اصول اسلامی»؛ او حکومت اسلامی را ادامه حرکت انبیاء و اولیاء (ع) می‌داند.

استاد مطهری این اصل دموکراسی را هم که مردم باید بر حاکمان نظارت داشته باشند، می پذیرد و می گوید: «هر مقام غیر معصومی که در وضع غیر قابل انتقاد، قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام».

مطهری طرح همبستگی دین و سیاست و آگاهی سیاسی را ضرورت شرعی اعلام می کند و جدایی دین و سیاست را طرح عاملان استعمار قلمداد می‌کند. به نظر وی، اسلام هنگامی قادر است در مقابل نظام های الحادی مقاومت کند که به صورت فلسفه زندگی حکومت کند و به گوشه مساجد و معابد محدود نباشد.

گروهک فرقان که به سرکردگی اکبر گودرزی مسئولیت به شهادت رساندن استاد مطهری را به عهده گرفت، در حالی یکی از علل واهی این ترور را چنین می‌خواند: «چون در منطقۀ قلهکِ تهران، خانه خریده است (مرتضی مطهری) و با اتومبیل شخصی رفت‌وآمد می‌کند، پس با اشرافی‌گری و سرمایه‌سالاری موافق است»، که خطابه‌های این علامه شهید در بهشت زهرا (س) و دقیقاً یک ماه قبل از شهادتش، شخصیت دیگری را به ما می‌نمایاند؛ وی گفته بود: «اگر واقعاً اذعان کردیم به اینکه انقلاب ما یک انقلاب ماهیتاً اسلامی بوده، یعنی عدالت‌خواهانه بوده ولی عدالت اسلامی! آینده این انقلاب آن وقت محفوظ خواهد بود و این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولاً مسیر عدالت‌خواهی را برای همیشه ادامه بدهد؛ یعنی دولت‌های آینده واقعاً و عملاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند، تبعیض‌ها را واقعاً از میان ببرند؛ جامعه توحیدی به مفهوم اسلامی، جامعه بی‌طبقه به مفهوم اسلامی نه جامعه بی‌طبقه به مفهومی که دیگران می گویند (اشاره به تفکرات مارکسیستی گروهک فرقان) _که میان اینها از زمین تا آسمان تفاوت است_ ایجاد کنند، دولتِ حال و آینده برای برقراری جامعه بی طبقه اسلامی کوشش کنند و الّا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شکست می خورد چون اصلاً ماهیت این انقلاب ماهیت عدالت‌خواهانه بوده است.

یکی دیگر از سیبل‌های حملات فکری استاد مطهری، تفکرات مارکسیستی بود؛ به‌گونه‌ای که مارکسیسم با هر حرکت سیاسی، مذهبی به شدت مخالفت می‌کرد و اساساً دین را افیون جامعه می‌پنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان مشتاق بودند تا دین را از اجتماع ریشه‌کن کنند.

مرتضی مطهری در یکی از سخنرانی‌های کوبنده خود در اوایل انقلاب اینطور می‌گوید: «اینکه مادیون و ضدمذهب‌ها می‌گویند دین تریاک جامعه است، تخدیر است، عامل رکود و توقف است، توجیه‌گر مظالم و تبعیضات است، نگهبان جهل است، افیون توده‌هاست، راست است اما درباره مذهب حاکم و مذهب شرک و مذهب تبعیض که سوار بر تاریخ بوده و دروغ است درباره مذهب راستین، مذهب توحید، مذهب محکومان و مستضعفان که همواره از صحنه زندگی و تاریخ بیرون رانده شده است».

استاد مطهری در رد تفکرات سکولاریستی نیز اینطور بیان می‌کند: «همبستگی دین و سیاست که امثال سید جمال‌الدین (اسدآبادی) مطرح می‌کردند به معنای این نبود که (حاکمان) با استبداد سیاسی به خود قداست دینی بدهند، بلکه برعکس به معنی این است که توده مسلمان دخالت در سرنوشت سیاسی خود را یک وظیفه و مسئولیت مهم دینی بشمارد. همبستگی دین و سیاست به معنی وابستگی دین به سیاست نیست بلکه به معنی وابستگی سیاست به دین است».

شهید مطهری از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با احساس خطر نسبت به آثار مخرّب و مسموم تفاسیر التقاطی و مارکسیستی گودرزی به روشنگری در این زمینه پرداخت. حجت‌الاسلام ناطق نوری در مورد جدّیّت شهید مطهری در برخورد با انحرافات فکری اکبر گودرزی می‌گوید: اولین کتابی که از گروه فرقان به دستم رسید، جزوه تفسیر سوره فرقان بود. من این کتاب را نزد مرحوم مطهری بردم و ایشان هم به من فرمودند: «هرچه از اینها گیرتان آمد برای من بیاور.» روزی به ایشان گفتم: «حاج‌آقا شأن شما بالاتر از این حرف‌هاست که وقت‌تان را صرف لاطائلات (حرف‌های باطل) این پسرک کنید». ایشان جواب بسیار جالبی داد و فرمود: «فلانی! جوان‌هایی که این کتاب‌ها را می‌خوانند، نمی‌دانند یک بچه‌ای به نام اکبر گودرزی این را نوشته، آنها تحت تأثیر این ادبیات و تفسیرهای کذایی و پرجاذبه قرار می‌گیرند. بنابراین من باید پاسخ اینها را بدهم تا جوان‌ها از انحراف مصون بمانند. شأن روحانیّت و ما در این است که جوان‌ها را حفظ کنیم و جلوی هر چیزی را که موجب انحراف آنها می‌شود، بگیریم.»

ضاربان شهید مطهری در تماس با روزنامه‌های کثیرالانتشار خود را اعضای گروه فرقان معرفی کرده و از ترور چندین تن از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی در آینده خبر دادند. در اطلاعیه‌ای دلایل فرقان برای ترور شهید مطهری این‌گونه بیان شده بود: «۱- همکاری با رژیم طاغوتی قبلی ۲- همکاری با رژیم ضد توحیدی فعلی و طراحی سیاست‌های دیکتاتوری آخوندیسم ۳- مفسد فی‌الارض ۴- بدعت‌گذاری در دین و جعل اصطلاح دروغین «ماتریالیسم منافق» ۵- کوشش برای بازسازی ارتش ضد ملی ۶- سکوت در برابر کشتار وحشیانه خلق مسلمان کرد، ترکمن‌صحرا و… توسط ارتش».

گروهک الحادی فرقان متفکری را به همکاری با رژیم ضد توحیدی و طراحی سیاست‌های دیکتاتوری آخوندیسم متهم می‌کردند که آن شخصیت توأمان به آزادی اندیشه‌ها و رشد اجتماعی مردم اعتقاد راسخ داشت؛ مرتضی مطهری در همین باب می‌گوید: «بسیاری از مسائل اجتماعی است که اگر سرپرست‌های اجتماع افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، گمراه می‌شوند. اگر هم بخواهند ولو با حسن نیت به بهانه اینکه مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمی‌فهمند آزادی را از آنها بگیرند به حساب اینکه مردم خودشان لیاقت ندارند، این مردم تا ابد بی‌لیاقت باقی می‌مانند.

مثلاً انتخابی می‌خواهد صورت بگیرد، حالا یا انتخاب وکیل مجلس و یا انتخاب دیگری؛ ممکن است شما که در فوق این جمعیت قرار گرفته‌اید واقعاً حسن‌نیت هم داشته باشید و واقعاً تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب بکند، و فرض می‌کنیم واقعاً هم آن فرد شایسته‌تر است، اما اگر شما بخواهید این را به مردم تحمیل بکنید و بگویید شما نمی‌فهمید و باید حتماً فلان شخص را انتخاب بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند. اصلاً باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آنکه می‌خواهد وکیل بشود تبلیغات کند، آن کسی هم که می‌خواهد انتخاب بکند مدتی مردد باشد که او را انتخاب بکنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. یک دفعه انتخاب کند، بعد به اشتباه خودش را پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل بشود و بعد به صورت ملتی در بیاید که رشد اجتماعی دارد. و الّا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی می‌ماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتداً اشتباه هم بکند.»

در نهایت، بهانه‌های فرقان برای ترور شهید مطهری بدون داشتن هیچ مبنای شرعی، عقلی و قانونی و با کج‌فهمی و برداشت‌های سلیقه‌ای و خودسرانه گودرزی و همفکرانش، منجر به ریخته شدن خون پاره‌تن امام و امت اسلام شد.

کد خبر 749610

دیگر خبرها

  • برگزیدگان همایش تئاتر بچه‌های مسجد استان قم معرفی شدند
  • اهداف سیاسی و ابعاد رسانه‌ای گزارش اخیر بی بی سی جهانی
  • هفته تعلیم و تربیت فرصتی برای دستیابی به اهداف سپاه
  • تئاترحوزه هنری استان به جشنواره سراسری بچه های مسجد راه یافت
  • نگاه مجلس دوازدهم خارج از باندها و جناح‌های سیاسی است
  • راهیابی هنرمندان کهگیلویه و بویراحمدی به جشنواره تئاتر مسجد
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • معلمِ متفکر
  • برگزاری همایش هفته عقیدتی سیاسی سپاه
  • تئاتر شبستان فرصت کشف استعدادهای هنری را ایجاد کرده است